سفارش تبلیغ
صبا ویژن
چون نیکوکارى بر زمانه و مردم آن غالب آید و کسى به دیگرى گمان بد برد ، که از او فضیحتى آشکار نشده ، ستم کرده است . و اگر بدکارى بر زمانه و مردم آن غالب شود و کسى به دیگرى گمان نیک برد خود را فریفته است . [نهج البلاغه]

کانون قرآن و عترت(علیهم السلام )

Powerd by: Parsiblog ® team.
مشروطه یا مشروعه؟!(1)(شنبه 87 مهر 6 ساعت 3:41 عصر )

مشروطه یکی از حوادث بسیار مهم تاریخ ایران است که مملو از درسها و عبرت ها است. اما متاسفانه ما مشروطه را به گونه ای فرا گرفته ایم که قیامی صورت گرفت و فرمان صادر شد . مشکلاتی بعداً پدید آمد ولی بحمدالله با همت پرچمداران نهضت درست شد. افرادی نظیر ((محمد علی شاه)) مستبد به پشتیبانی دولت روسیه مجلس را به توپ بستند ، زیرا بیگانگان نمی خواستند این نهضت مردمی پا بگیرد. بعضی از ((روحانیون قشری)) نظیر شیخ فضل الله نوری نیز به این مخالف خوانیها دامن می زدند ، ولی بحمدالله قوای مبارز مشروطه خواه از گرد راه رسیدند و محمد علی شاه به حمایت روسها از معرکه فرار کرد و شیخ فضل الله را هم اعدام کرند و بعد از آن ، همه چیز سر جای خود قرار گرفت و به تدریج مشروطه پیش رفت و چون دول خارجی نمی توانستند سعادت ایران را در پناه مشروطه ببینند شروع به دخالت در امور ایران نمودند ، عشایر را تحریک کردند و بساط خان خانی راه انداختند تا بالاخره آقای ((رضاشاه)) برای سرکوب فتنه جویان و قطع دست بیگانه قیام کرد و ...

اما با نگاهی عمیق تر سوالاتی در مورد مشروطه , زوایای پنهانی را آشکار می کند.

1- چرا در ابتدای امر شیخ فضل الله که از مجتهدین مسلم بود با مشروطه موافق و بعد مخالف شد؟

2- چرا هر گاه مشروطه خواهان هوا را پس می دیدند به سفارت انگلیس پناه می بردند؟

3- چرا مشروطه خواهان آن قدر در مقابل افزودن لفظ ((مشروعه)) به ((مشروطه)) مقاومت کردند ؟

4- چرا این اصل از متمم قانون اساسی که پنج نفر از مجتهدین طراز اول باید مصوبات مجلس را با قوانین اسلامی تطبیق دهند ، برای همیشه مسکوت ماند ؟

5- نقش فرنگ رفته ها و غرب زده ها در این نهضت چه بود ؟

6- چرا بسیاری از فراماسونرهای معروف از تعزیه گردانان مشروطه بودند و فراماسونری چه نفعی در برپایی مشروطه داشت؟

7- چرا دولت انگلیس از مشروطیت دفاع می کرد ؟ و ...

سعی ما بر این است تا در این نوشتارها به بررسی و بازنگری مشروطیت و زوایای پنهان آن بپردازیم.

و اما ...

از جریان مشروطیت در ایران می توان تحلیل ها و برداشتهای متفاوت داشت و آن را ((انقلاب )) ، ((نهضت اصلاحی)) ، ((رفرم)) و حتی شاید –با نگاهی بدبینانه- ((فتنه)) لقب داد اما نکته غیر قابل انکار این است که این حادثه روند حرکت تاریخ ایران را همچون نقطه عطفی تحت تاثیر قرار داد.

در تشکل این نهضت عوامل بسیاری را موثر و دو عامل را اساسی ترین شناخته اند.

اول ورشکستگی و ناتوانی نظام سیاسی ، دوم بحران مالی ، نارسایی اصول حکمرانی و ناتوانی نظام سیاسی را مهمترین عامل برپایی نهضت مشروطه خواهی دانسته اند.

این عوامل باعث نارضایتی مردم شده بود همچنین می توان جنبش تنباکو ((رژی)) را که توانست با توان مردمی و پیشوایی دینی طلسم افسانه ای استبداد ((ناصری)) را بشکند و آن چه ناممکن بود به امکان در‌آورد ، از عوامل اساسی برای زمینه سازی جنبش عدالت خواهی به شمار آورد. همچنین گروهها و انجمنهای سیاسی و مطبوعات و جراید به نوبه خود در این نهضت نقش داشتند.

برای شناخت دقیق تر مشروطیت می بایست به سال ها پیش از این انقلاب بازگشت تا چگونگی ورود این روش سیاسی نوین و اندیشه اروپایی به ایران روشن شود. تئوری مشروطیت یکی از شئون سیاسی تفکر غربی بود که به صورت نظام سیاسی حاکم بسیاری از کشورهای جهان به شمار می آمد.

اوج منظم غربیگری پس از شکستهای پی در پی ایران از روسیه و از زمان فتحعلی شاه قاجار آغاز شد و تا عصر مشروطه ادامه یافت . پس از شکست ارتش ایران از روسیه (1813) دولتمردان وقت به این باور رسیدند که عقب ماندگی فرهنگی ایرانیان موجب شکست آنان در مقابل روسها شده است . و پس از آن روزنامه ها ، مدارس جدید ، سازمانهای فرهنگی-سیاسی اروپاییان و مسافرتهای دانشجویان به اروپا و دیدار های آن ها از رژیم های اروپایی و ستم های بی حد و حساب درباریان ، هرج و مرج و نبود قانونی مدون در ایران‌، تاثیرات فکری خود را در ((روشنفکران)) ایران برای تشکیل مشروطیت به نوع غربی آن گذارد و به طوری که به عقیده ملکم خان (( در اخذ اصول و تمدن جدید و مبانی ترقی عقلی و فکری حق نداریم درصدد اختراع باشیم ، بلکه باید از فرنگ سرمشق بگیریم و در جمیع صنایع محتاج سرمشق بوده و هستیم ))(1) و همچنین جایگزینی الفبای لاتینی به جای الفبای ایرانی و همچنین حذف اعتقادات دینیه و ... از این نمونه هاست . اینان در حکم اقتضا و مصلحت ، اندیشه های مشروطه گری را رنگ اسلامی زدند و معنای واقعی مشروطه گری غربی را پنهان نگه داشتند. آنان از منافع اقتصادی و سرمایه گذاری غرب در ایران علناً پشتیبانی می کردند و رفته رفته رهبری سیاسی انقلاب مشروطه را بدست گرفتند. باید بین انگیزه های توده های مردم و عناصر صادق و نیات عناصر وابسته ای چون یفرد خان و تقی زاده تفاوت نهاد که اولی برچیده شدن بساط اسبتداد و استعمار و استقرار آزادی و ارزشهای اسلامی بود و دومی ((غربزدگی)) و ((اسلام ستیزی)) بود .به گزارش سفیر بریتانیا در تهران در پی جنبش عدالت خواهی ((روحانیان در پی تاسیس حکومت اسلامی هستند )) (2) در حالی که انگلیس ها به خاطر منافع استعماری خود و برای تضعیف قدرت روسیه تزاری، ((مشروطه)) را از طریق ایادی خود و روشنفکرانی چون ملکم پیشنهاد و به اجرا در آورده و آن را تقویت کردند.

انقلاب عدالت خواهی:

انتخاب نوز و دو تن دیگر از کارشناسان بلژیکی بر اداره گمرک ایران در زمان صدارت امین الدوله باعث اعتراض و انتقاد جسته و گریخته بازرگانان در تهران و اصفهان و شیراز و بوشهر و یزد قرار گرفت، روحانیان و علمای نجف نیز دربار و دولت را مورد اعتراض شدید قرار دادند. این انتقادها رفته رفته به علت اوضاع نابسامان اجتماعی و اقتصادی سامان یافت و نارضایی عمومی را به دنبال آورد.

سرانجام نا خشنودی علمای نجف اثر خود را بخشید و شایع گردید که ایشان صدراعظم وقت (میرزا علیم اصغر خان اتابک) را بی لیاقت دانسته و به دلیل انعقاد قراردادهای فراوان با بیگانگان که تقویت اقتصادی و سیاسی آن ها در کشور ایران را به دنبال داشت تکفیر کردند و این به پایداری مردم مقابل دولت افزود و سبب عزل او و نصب عین الدوله گردید. (3)

شرایط نابسامان اجتماعی و اقتصادی و برکناری صدراعظم شرایط برای آزادیخواهانی که برای تغییرات اساسی بیشتر تلاش می کردند هموار ساخت . سرانجام نخستین تحصن در حرم حضرت عبدالعظیم با حضور جمعی از علمای تهران مانند بهبهانی ، طباطبایی ، شیخ مرتضی آشتیانی ، صدرالعلما و تعدادی دیگر از آزادیخواهان شکل گرفت متحصنان خواستار ملاقات شاه و عزل عین الدوله شدند. و سرانجام پیام متحصنان توسط سفیر عثمانی که ضمن آن "تاسیس عدالتخانه در سراسر ایران و اجرای قانون اسلامی"وجود داشت به دربار رسید. (4) دولت عین الدوله در جلسه ی دربار با حضور وزیران (4 ربیع الاول 1324) نسبت به تشکیل عدالتخانه نظر مساعدی نشان نداد و با تشکیل آن مخالفت نمود که موجب تجمع در مسجد جامع با حضور شیخ فضل الله نوری شد که برای دولت عین الدوله بسیار گران آمد که در آن گردهمایی سخنرانی های بسیار ایراد گردید و روحانیان و مردم را به همیاری خواندند و سپس بهبهانی و طباطبایی و پس از آن ها شیخ فضل الله به قم رفتند و به نوشته تقی زاده بعد از رفتن حضرات مردم دسته دسته ، روز به روز ، پیاده و سواره از تهران به سمت قم می رفتند در این میان مجتهدان شیعه در نجف نیز علماء تهران را یاری نمودند . در این میان گروهی از آزادیخواهان روشنفکر با هماهنگی سفارت انگلیس در سفارت انگلیس در تهران متحصن شدند . که به رشت و تبریز و شیراز و مشهد و کرمانشاه و یزد و کرمان نیز سرایت کرد (5).

 در اصفهان نیز تعداد زیادی به قنسولخانه انگلیس تحصن بردند که به همت علما خاتمه یافت این تحصن دو روز ادامه داشت و سخنرانان مشروطه را تعریف می کردند و نوید نان فراوان و ارزان و گوشت در دسترس همگان می دادند. (6) به دیده دولت آبادی : (( مهم آنکه نظرات سیاسی انگلیسیان است که با متحصنان همراه شده و دستورهای ویژه به آنها می دهند )) به عقیده هروی خراسانی : ((... موضوع این قدرها ساده نیست و در خفا اسرار و مذاکراتی در جریان است که توده ملت و اغلب بست نشینان را از آن اطلاعی نیست .. و آن چنان که گزارش های رسمی نشان می دهد ، مدتی پیش از تظاهر علنی به قیام و مخالفت و تحصن در سفارت ، بین برخی (کارگردانان جنبش) و اعضای سفارت انگلیس مکاتبات محرمانه در جریان بوده است )) (7) در پیامی از سفیر انگلیس به وزارت خارجه ایران دولت ایران را تهدید می کند که (( صبر متحصنان در کار تمام شدن است)) و اگر دولت ایران آن چه را می خواهند قبول نکند در مدت کوتاهی اسباب خطر بزرگی با حمایت انگلیس ها فراهم می شود (8) همین تحصن بعدها بزرگترین مشکل و مانع در راه پیشرفت جنبش عدالتخواهی گردید و شدید ترین اختلافات را در دو سمت رهبری و مردم پدید آورد ...

تعداد متحصنین در قم به چهارده هزار نفر رسیده بود از سوی دیگر روحانیان متحصن ضمن ارسال پیامی به شاه نوشتند ((...به جهت اختلاف و اغتشاشات جاریه در امور ممکلت از تجاوزات و تعدیات اولیای امور و عدم اعتنا در اجرای احکام الهیه و اوامر شرعیه و اشاعه فواحش و منهیات و ارتکاب محذورات دینیه)) (9) خواستار تاسیس مجمع و مجلس عدالت بودند.

سرانجام دربار راهی جز پذیرفتن خواسته های آزادیخواهان ندید و فرمان تاسیس مجلس شورا را در تاریخ 14 جمادی الثانی 1324 صادر کرد که به دلیل ابهام آن فرمان گذشته با توضیح دیگری در تاریخ 16 جمادی الثانی صادر شد بدین ترتیب ((... که مجلس مزبور را به شرح دستخط سابق صحیحاً‌ دایر نموده بعد از انتخاب اعضای مجلس فصول و شرایط نظامنامه ی مجلس شورای اسلامی را موافق تصویب و امضای منتخبین به طوری که شایسته ملت و مملکت و قوانین شرع مقدس باشد مرتب نماید .)) (01)

با انتشار این فرمان تحصن روحانیان در قم پایان یافت اما متحصنین سفارت طی اعلامیه ای خواستار توشیح آن به نام فرمان ((مشروطیت))‌شدند عدم توجه به اجرای احکام شرع و استفاده از لفظ مجلس شورای ملی از ویژگیهای این اطلاعیه است که اثرات فکری و سیاسی ماموران سفارت را بر متحصنان می ر ساند. به گزارش ناظم الاسلام : ((متحصنان تقاضا کردند نام مجلس ملی باشد و اگر اسلامی به ملی مبدل نشود ،‌مردم از سفارتخانه بیرون نخواهند آمد)) (11) نهایتاً پس از مذاکره ژارژدافر انگلستان با گروهی در منزل صدر اعظم قرار شد و دستخط سابق را تغییر دهند و مضامین هر دو را در یک دستخط بنویسند و مجلس شورای اسلامی به عبارت (( مجلس شورای ملی)) تبدیل شود. تغییر نام ((مجلس اسلامی)) به ((مجلس ملی)) را نباید صرفاً در تبدیل یک کلمه به کلمه ی دیگر دانست ، بلکه تبدیل یک جریان فکری است در قالب عنوانی به جریان فکری دیگر. روشنفکران برای تثبیت موقعیت سیاسی خود از هیچ اقدام دیگری فروگذار نبودند و پس از تغییر نام مجلس افتتاح رسمی آن را از نیمه شعبان که خواست شیخ فضل الله نوری بود به هجده شعبان موکول نمودند و از مستشاران خارجی در جشنهای گشایش مجلس امثال ((نوز)) دعوت رسمی به عمل آمد که همان روز در صف وزرا ایستاده بودند. (21)

رفتار انگلیسیان در حمایت از جنبش به ویژه روشنفکران غربگرا ، برای دستیابی به چند مقصد انجام می گرفت نخست آنکه در انقلاب مردم ، برای خط مشی سیاسی مورد نظر خود جایی باز کنند و دیگر‌ آن که به یکپارچگی روحانیت در ایران لطمه بزنند و با ایجاد نفاق و پراکندگی بین جبهه مذهبیان ، آنان را به ضعف و نابودی بکشانند.

نکته جالب در این میان چگونگی تغییر خواسته مردم از تاسیس عدالتخانه به مشروطیت است . به گفته ضیاءالدین دری از شاهدان عینی ماجرا ((سخن از مشروطه در میان نبود و این کلمه را کسی نمی دانست! لفظ مشروطه را اعضای سفارت به مردم تعلیم دادند و آن ها همان را خواستند در حالی که معنی آن را نمی دانستند. پس از آن شنیدم یکی فریاد می زد : ((ما مشربه می خواهیم )) دیگری فریاد می کرد ((‌ما مشرطه می خواهیم))‌دیگری می گفت ((‌ما عشروطه می خواهیم)) بالاخره در پیامی که از طرف کنسول انگلیس آمد. لفظ، (( مشروطه)) بود (31) . زنجانی( دادستان انقلاب مشروطه) ضمن تاکید اینکه ((مردم تهران به دستور باطنی انگلیسیان در سفارت انگلیس تحصن جستند)) می نویسد ((اول عنوان عدالتخانه در زبان ها دوران داشت .... و بالاخره القای انگلیسیان و پاره مردان آزادی و وطنخواه عنوان ، طلب مشروطیت ، ... به میان آمد)) (41) و هنگامی که شاه سوال می کند مقصود از مشروطه چیست ، گفتند : عدل و علم و ترقی و آبادانی مملکت... گفت : یعنی تهران مثل لندن می شود ؟‌ گفتند بلی . گفت چه بهتر از این پس قبول کرد ... (51)

 

 

 


» سراج
»» نظرات دیگران ( نظر)


لیست کل یادداشت های وبلاگ
یادمان باشد !!!
[عناوین آرشیوشده]
 RSS 
 Atom 

بازدیدهای امروز: 20  بازدید
بازدیدهای دیروز: 7  بازدید
مجموع بازدیدها: 6268  بازدید
[ صفحه اصلی ]
[ پست الکترونیک ]
[ پارسی بلاگ ]
[ درباره من ]

کانون قرآن و عترت(علیهم السلام )
سراج
سلام چند تا دانشجوی شیرازی هستیم که برحسب وظیفه تا از غربت در آمدن قرآن و عترت می جنگیم. مطالبی که میخوانید قسمتی از مطالب نشریه سراج است که وابسته به کانون قرآن و عترت(علیهم السلام ) می باشد
» پیوندهای خادمان قرآن «
» آرشیو یادداشت ها «
» اشتراک در خبرنامه «